بیت های سوخته

ساخت وبلاگ
شعر روضه امام باقر علیه السلاممن امام هدایتم مردممن مسیر سعادتم مردممن دلیلم به کل این خلقتمن امامم به پاکی و عصمتدورم از زشتی و پلیدی هادورم از هر چه رجسِ این دنیاحق به ما داده اینچنین عزترزق عالم ز ما رسیده فقطکار و بار جهان به شانه ی ماستدر و دیوار آن نشانه ی ماستنه خدائیم و با خدا مائیمذات آیات انّما مائیممنم از نسل حیدر و زهرااز تبار خدیجه ی کبریمنم آن ابنِ زمزمَ و صَفامنم آن ابنِ مکهَ(تَ) و مِناگرچه ما اهل بیت زهرائیمآه امّا غریب و تنهائیمزیر این چرخ و گنبد مینانیست از ما غریب تر ابدا(آ)من غریب مدینه ام، باقرداغ سختی به سینه ام، حاضرگرچه از داغ زهر تب دارمروضه ی دیگری به لب دارمگرچه از دل غمم جدا نشودهیچ جا مثل کربلا نشودکربلا بودم و ستم دیدممن هزاران هزار غم دیدمبه زمین خوردن علم دیدمدست هایی که شد قلم دیدممشک خالی ز آب را دیدمگریه های رباب را دیدمبدن پاره پاره را دیدمگوش بی گوشواره را دیدملحظه های غروب یادم هستنیزه و سنگ و چوب یادم هستلشکر نیزه دارها بودندده نفرها ، سوارها بودندجد ما را غریب کشتندشآه مردم ، عجیب کشتندشروضه های نگفته را دیدمسر بر نیزه رفته را دیدمدست بسته من و رقیه و زجرعمه و التماس و گریه و زجرروزها گرم بود و قحطی آبنیمه شب سرد بود و مثل عذابمستی نیزه دارها هم بودکف و رقص سوارها هم بوددم دروازه ها چه ها دیدیمما چهل شهر، کربلا دیدیماز سر ناقه ها زمین خوردیموسط دست و پا زمین خوردیمشام و بازار شام ما را کشتآه، بزم حرام ما را کشتاز حسادت، لعینِ بی ادبیچوب می زد چنان به روی لبیآن چنان زد که لب پریشان شدخواهری با نسب، پریشان شدماجرای رقیه یادم هستوضع پای رقیه یادم هستنه توانی به پا و دستانشنه رمق مانده بود در جانشنیمه شب بود عمه ام جان داددر کنارِ سر پدر اف بیت های سوخته...
ما را در سایت بیت های سوخته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beithayesookhtea بازدید : 137 تاريخ : شنبه 18 تير 1401 ساعت: 18:09